متن تبریک روز پدر به پدر فوت شده + عکس نوشته و جملات برای پدر از دست رفته

در این قسمت تاپ ناز تعدادی متن تبریک روز پدر به پدر فوت شده ، عکس نوشته و عکس های پروفایل تبریک روز پدر به پدر فوت شده را آماده کرده ایم. در ادامه متن و جملات زیبا برای پدر از دست رفته را می خوانید. امیدواریم این عکس نوشته ها و متن ها مورد پسند شما عزیزان باشد.

عکس نوشته و متن تبریک روز پدر به پدر فوت شده

سلام پدرم تو در قوس ماه خوابیدی چه میدانی تاریکی بختک زندگی است برخیز ببین که ماه آینه میشود با تو روزت را در غروب تو جشن چگونه گیرم وقتی تمام شمع ها فوت شده اند روزت را تبریک گفتم در بغضی که سرشکم تنهایی توست در دیده ام جای تو خالیست بی تو سینه جای آهیست مدام تو در قوس ماه راحتی من در غروب تو خاموش

سلام پدرم

تو در قوس ماه خوابیدی

چه میدانی تاریکی بختک زندگی است

برخیز ببین که ماه آینه میشود با تو

روزت را در غروب تو جشن چگونه گیرم

وقتی تمام شمع ها فوت شده اند

روزت را تبریک گفتم

در بغضی که سرشکم تنهایی توست

در دیده ام جای تو خالیست

بی تو سینه جای آهیست

مدام

تو در قوس ماه راحتی

من در غروب تو خاموش

***

بابای خوب و عزیزم حرف تو كه میشود بى صدا میشكنم بگذريم از اينكه حال من هيچوقت خوب نمیشود …   روحت شاد

بابای خوب و عزیزم

حرف تو كه میشود بى صدا میشكنم

بگذريم از اينكه حال من

هيچوقت خوب نمیشود …

روحت شاد

بابا جان خوبم، می‌دانم تا وقتی زنده بودی خیلی عذابت دادم ولی جوانی است و هزار جور شیطنت. شما به بزرگی خودت ببخش و بدان که از صمیم قلب و با تمام وجودم دوستت دارم . روزت مبارک.

بابا جان خوبم، می‌دانم تا وقتی زنده بودی خیلی عذابت دادم ولی جوانی است و هزار جور شیطنت. شما به بزرگی خودت ببخش و بدان که از صمیم قلب و با تمام وجودم دوستت دارم .

روزت مبارک.

مطلب مشابه: متن روز پدر احساسی | جملات عاشقانه تبریک روز پدر | عکس نوشته پروفایل روز پدر

داستان برای پدر فوت شده در روز پدر

صدای شوهرم از توی راه پله می‌اومد که به اصرار تعارف می‌کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می‌کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم.تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می‌کنم خنده‌دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می‌رسید! شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان‌ها چای بریزد و اخم‌های درهم رفته من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت‌ها رو برای فردا هم درست می‌کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. می‌خوای نون‌ها رو برات ببُرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم! پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه گیاه‌خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می‌کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می‌زدم پدرم صحبت‌های ما را شنیده بود؟  نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره‌های پشتم تیر می‌کشد و دردی مثل دشنه در دلم می‌نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک‌ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می‌دارم. یک قطره روغن می‌چکد توی ظرف و جلز محزونی می‌کند. واقعاً چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟! حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می‌خورد: من آدم زمختی هستم! زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه‌ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم‌ترین‌ها. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می‌داد، آه بکشم؟ آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛ فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می‌آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه؟ همه چیز کافی بود: من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می‌گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می‌تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دست‌هاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می‌داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می‌فهمی. زمخت نباشیم قدر همدیگرو بیشتر بدانیم. تهمینه میلانی

صدای شوهرم از توی راه پله می‌اومد که به اصرار تعارف می‌کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می‌کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم.تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می‌کنم خنده‌دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می‌رسید! شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان‌ها چای بریزد و اخم‌های درهم رفته من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت‌ها رو برای فردا هم درست می‌کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. می‌خوای نون‌ها رو برات ببُرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم! پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه گیاه‌خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می‌کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می‌زدم پدرم صحبت‌های ما را شنیده بود؟  نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره‌های پشتم تیر می‌کشد و دردی مثل دشنه در دلم می‌نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک‌ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می‌دارم. یک قطره روغن می‌چکد توی ظرف و جلز محزونی می‌کند. واقعاً چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟! حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می‌خورد: من آدم زمختی هستم! زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه‌ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم‌ترین‌ها. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می‌داد، آه بکشم؟ آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛ فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می‌آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه؟ همه چیز کافی بود: من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می‌گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می‌تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دست‌هاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می‌داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می‌فهمی. زمخت نباشیم قدر همدیگرو بیشتر بدانیم. تهمینه میلانی

پدر! امروز روز پدر است و من به جای خالی تو خیره شدم. کاش بودی و می دیدی حس پدر مردگی چقدر دردآور است. شعری مرا به اوج خاطرات برد شعری که جانم را سوزاند: من که با هر بند انگشت تو در دستان خود ذکر می گویم پدر، تسبیح می خواهم چکار؟ در روزی که به نام توست، دستانت را کم دارم. روزت مبارک

پدر! امروز روز پدر است و من به جای خالی تو خیره شدم. کاش بودی و می دیدی حس پدر مردگی چقدر دردآور است. شعری مرا به اوج خاطرات برد شعری که جانم را سوزاند: من که با هر بند انگشت تو در دستان خود ذکر می گویم پدر، تسبیح می خواهم چکار؟

در روزی که به نام توست، دستانت را کم دارم.

روزت مبارک

شعر برای پدر فوت شده در روز پدر

ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﻗﻠﻤﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﻠﻢ ﻫﻤﮕﯽ ﻧﻈﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ مؤدب ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺷﻌﺮ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﺷﻌﺮ ﭘﺮﻡ، ﮐﻮ ﻗﻠﻢ ﻭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﻦ؟ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﺗﮏ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻭ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﭘﺪﺭﻡ؟ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ بس که ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﺑﺰن ﺍﻣﺮ ﺑﻔﺮﻣﺎ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺲ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺴﺖ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﭘﺪﺭ ﺍﯼ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽِ ﻣﻦ می‌گذری؟ ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻦ ﭘﺪﺭﻡ ! ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ: ﻓﺮﺯﻧﺪ! ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺗﻮ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﯿﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﭘﺪﺭﻡ… ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ بنشینی کافی‌ست ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﺒﺎﺯﺗﺮﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ﺍﻡ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﻭﺍﮊﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻭﻟﯽ، ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ می‌بوسم ﻧﻪ ﺷﻌﺎﺭ است، ﻧﻪ ﺣرف…

ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﻗﻠﻤﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﻠﻢ ﻫﻤﮕﯽ ﻧﻈﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ مؤدب ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺷﻌﺮ ﻋﺰﯾﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﺷﻌﺮ ﭘﺮﻡ، ﮐﻮ ﻗﻠﻢ ﻭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﻦ؟ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﺗﮏ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻭ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﭘﺪﺭﻡ؟ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ بس که ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﺮ لایسنس نود32 ﺷﺐ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﺑﺰن ﺍﻣﺮ ﺑﻔﺮﻣﺎ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺲ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺴﺖ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻏﺮﯾﺒﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﭘﺪﺭ ﺍﯼ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽِ ﻣﻦ می‌گذری؟ ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻦ ﭘﺪﺭﻡ ! ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ: ﻓﺮﺯﻧﺪ! ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺗﻮ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﯿﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﭘﺪﺭﻡ… ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ بنشینی کافی‌ست ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﺒﺎﺯﺗﺮﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ﺍﻡ ﺁﻧﻘَﺪَﺭ ﻭﺍﮊﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻭﻟﯽ، ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ می‌بوسم ﻧﻪ ﺷﻌﺎﺭ است، ﻧﻪ ﺣرف…

پدر مرا ببخش مرا ببخش که هرگز برای نبودت جلوی دیگران اشک نریختم که نکند دلشان بگیرد مرا ببخش که عشقت به تو را پنهان کردم تا نخواهند دیگران ناراحت شوند مرا ببخش که دلتنگیهایم برایت را پنهان کردم تا دیگران نفهمند و غم و غصه بخورند مرا ببخش اما من دوستت دارم روزت مبارک فرشته قلب من ای کاش کنارم بودی همین یک شب را شادی روح تمامی پدران رفته صلوات

پدر مرا ببخش مرا ببخش که هرگز برای نبودت جلوی دیگران اشک نریختم که نکند دلشان بگیرد مرا ببخش که عشقت به تو را پنهان کردم تا نخواهند دیگران ناراحت شوند مرا ببخش که دلتنگیهایم برایت را پنهان کردم تا دیگران نفهمند و غم و غصه بخورند مرا ببخش اما من دوستت دارم روزت مبارک فرشته قلب من ای کاش کنارم بودی همین یک شب را شادی روح تمامی پدران رفته صلوات

مطلب مشابه: دلنوشته برای پدر فوت شده + متن های احساسی برای نبود و درگذشت پدر عزیزم

پدر خوبم! گرچه جسم تو در کنارم نیست اما همواره یاد و خاطرات تو را گرامی می‌دارم. روحت شاد و روزت مبارک.

پدر خوبم! گرچه جسم تو در کنارم نیست اما همواره یاد و خاطرات تو را گرامی می‌دارم. روحت شاد و روزت مبارک.

متن زیبای تبریک روز پدر به پدر فوت شده

بیزارم از تقومتن زییمی که روز پدر دارد. انگار حواسش نیست که شاید کسی پدر نداشته باشد.

بیزارم از تقومتن زییمی که روز پدر دارد. انگار حواسش نیست که شاید کسی پدر نداشته باشد.

بابایی کاش بودی، امروز که روز پدر است، دلم هوای تو را کرده… روزت مبارک.

بابایی کاش بودی، امروز که روز پدر است، دلم هوای تو را کرده… روزت مبارک.

مطلب مشابه: متن برای پدر از دست رفته + جملات ادبی و غمگین برای پدر فوت شده

تمام وجودم را در قلبم قلبم را در چشمانم چشمانم را در زبانم خلاصه می‌کنم تا بگویم پدرم روزت خجسته باد

تمام وجودم را در قلبم قلبم را در چشمانم چشمانم را در زبانم خلاصه می‌کنم تا بگویم پدرم روزت خجسته باد

عکس نوشته روز پدر مبارک برای پدر از دست رفته

پدرم، در نبودنت هم برای من تکیه‌گاه هستی. ای فرشته نگهبان، روزت مبارک.

پدرم، در نبودنت هم برای من تکیه‌گاه هستی. ای فرشته نگهبان، روزت مبارک.

جای خالی پدر برای دخترانشان هیچ‌وقت و با هیچ‌کس پر نمی‌شود و این جای خالی در روزی مثل امروز از همیشه پررنگ‌تر است. پدر عزیزم روزت مبارک.

جای خالی پدر برای دخترانشان هیچ‌وقت و با هیچ‌کس پر نمی‌شود و این جای خالی در روزی مثل امروز از همیشه پررنگ‌تر است. پدر عزیزم روزت مبارک.

مطلب مشابه: جملات تبریک روز پدر جدید، متن، اشعار و عکس نوشته برای پدر

پدرم! اگر بودی هیچ‌وقت دستت را رها نمی‌کردم. روزت مبارک.

پدرم! اگر بودی هیچ‌وقت دستت را رها نمی‌کردم. روزت مبارک.

مطلب مشابه: دلنوشته دختر برای پدر فوت شده + متن و جملات احساسی دختر برای پدر از دست رفته

متن و جملات مخصوص پدر فوت شده در روز پدر

پدر که نباشد، در این دنیای سرد، بی تکیه‌گاه و تنهایی. پدرم روحت شاد و روزت مبارک.

پدر که نباشد، در این دنیای سرد، بی تکیه‌گاه و تنهایی. پدرم روحت شاد و روزت مبارک.

پدرم در جشن روز پدر جای تو خالی است. روزت مبارک. بدان همیشه یادت در قلبم زنده خواهد ماند.

پدرم در جشن روز پدر جای تو خالی است. روزت مبارک. بدان همیشه یادت در قلبم زنده خواهد ماند.

مطلب مشابه: عکس های پروفایل پدر فوت شده و عکس نوشته های پدر از دست رفته

بابای عزیزم هنوز هم روی رفاقت تو حساب می‌کنم. به خوابم بیا که خیلی دلتنگت هستم. روح همه پدرهای آسمانی شاد و روزشان مبارک.

بابای عزیزم هنوز هم روی رفاقت تو حساب می‌کنم. به خوابم بیا که خیلی دلتنگت هستم. روح همه پدرهای آسمانی شاد و روزشان مبارک.

پدر جان، تو نیستی اما یاد نگاه مهربان و صدای دلنشینت همیشه مرهم دل من در این غربت تنهایی و سوگ نبودن تو است. هنوز و تا همیشه برای من بهترین هستی. روز پدر مبارک باد.

پدر جان، تو نیستی اما یاد نگاه مهربان و صدای دلنشینت همیشه مرهم دل من در این غربت تنهایی و سوگ نبودن تو است. هنوز و تا همیشه برای من بهترین هستی. روز پدر مبارک باد.

مطلب مشابه: عکس روز پدر | عکس های قدردانی و تشکر از پدر به مناسبت روز پدر

پدرم ﺳﻼﻡ. ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﺪﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ؟ روز پدر شده و ما حضور تو را کم داریم. پدر ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ.

پدرم ﺳﻼﻡ. ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﺪﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ؟ روز پدر شده و ما حضور تو را کم داریم. پدر ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ.

پدر که باشی، هیچ جایی زیر پایت نیست. پدر که باشی، پیر نمی‌شوی ولی یک روز بی‌خبر تمام می‌شوی. روز پدر بر پدرانی که بی‌خبر تمام شدند، مبارک.

پدر که باشی، هیچ جایی زیر پایت نیست. پدر که باشی، پیر نمی‌شوی ولی یک روز بی‌خبر تمام می‌شوی. روز پدر بر پدرانی که بی‌خبر تمام شدند، مبارک.