عکس نوشته اشعار بابا طاهر به همراه منتخب اشعار این شاعر بزرگ را در روزانه قرار داده ایم. باباطاهر یا باباطاهر عریان همدانی، عارف، شاعر ایرانی و دوبیتیسرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری ایران، در دوران طغرل بیک سلجوقی میزیسته است. «بابا» لقبی بوده که به پیروان وارسته میدادهاند و برای صفت عریان دلایل گوناگونی ذکر شده است.
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به دریا بنگرم دریا ته وینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان روی زیبای ته وینم
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به دریا بنگرم دریا ته وینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان روی زیبای ته وینم
اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفا ای بی مروت گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت
اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفا ای بی مروت گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت
تن محنت کشی دیرم خدایا دل با غم خوشی دیرم خدایا زشوق مسکن و داد غریبی به سینه آتشی دیرم خدایا
تن محنت کشی دیرم خدایا دل با غم خوشی دیرم خدایا زشوق مسکن و داد غریبی به سینه آتشی دیرم خدایا
دلی دیرم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت لباسی دوختم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت
دلی دیرم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت لباسی دوختم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت
محبت آتشی در جانم افروخت که تا دامان محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی که خیاط اجل میبایدش دوخت
محبت آتشی در جانم افروخت که تا دامان محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی که خیاط اجل میبایدش دوخت
مطالب مشابه: عکس نوشته اشعار وحشی بافقی به همراه منتخب اشعار این شاعر بزرگ فارسی
نپرسی حال یار دلفکارت که هجران چون کند با روزگارت ته که روز و شوان در یاد مویی هزارت عاشق با مو چه کارت
نپرسی حال یار دلفکارت که هجران چون کند با روزگارت ته که روز و شوان در یاد مویی هزارت عاشق با مو چه کارت
شب تاریک و سنگستان و مو مست قدح از دست مو افتاد و نشکست نگهدارنده اش نیکو نگهداشت و گرنه صد قدح نفتاده بشکست
شب تاریک و سنگستان و مو مست قدح از دست مو افتاد و نشکست نگهدارنده اش نیکو نگهداشت و گرنه صد قدح نفتاده بشکست
سیاهی دو چشمانت مرا کشت درازی دو زلفانت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگانت مرا کشت
سیاهی دو چشمانت مرا کشت درازی دو زلفانت مرا کشت به قتلم حاجت تیر و کمان نیست خم ابرو و مژگانت مرا کشت
ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست بجان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست
ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست بجان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست
نمی دانم دلم دیوانه کیست کجا آواره و در خانه کیست نمیدونم دل سر گشته مو اسیر نرگس مستانه کیست
نمی دانم دلم دیوانه کیست کجا آواره و در خانه کیست نمیدونم دل سر گشته مو اسیر نرگس مستانه کیست
مطالب مشابه: اشعار کوهی؛ مجموعه زیباترین غزلیات با عکس نوشته
دلم بی وصل ته شادی مبیناد ز درد و محنت آزادی مبیناد خراب آباد دل بی مقدم تو الهی هرگز آبادی مبیناد
دلم بی وصل ته شادی مبیناد ز درد و محنت آزادی مبیناد خراب آباد دل بی مقدم تو الهی هرگز آبادی مبیناد
دو چشمم درد چشمانت بچیناد مبو روجی که چشمم ته مبیناد شنیدم رفتی و یاری گرفتی اگر گوشم شنید چشمم مبیناد
دو چشمم درد چشمانت بچیناد مبو روجی که چشمم ته مبیناد شنیدم رفتی و یاری گرفتی اگر گوشم شنید چشمم مبیناد
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ اگر ملک سلیمانت ببخشند در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ اگر ملک سلیمانت ببخشند در آخر خاک بک لینک راهی عاقبت هیچ
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
غم عشقت بیابان پرورم کرد فراقت مرغ بی بال و پرم کرد بمو واجی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
غم عشقت بیابان پرورم کرد فراقت مرغ بی بال و پرم کرد بمو واجی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
هر آنکس عاشق است از جان نترسد یقین از بند و از زندان نترسد دل عاشق بود گرگ گرسنه که گرگ از هی هی چوپان نترسد
هر آنکس عاشق است از جان نترسد یقین از بند و از زندان نترسد دل عاشق بود گرگ گرسنه که گرگ از هی هی چوپان نترسد
مطالب مشابه: اشعار غنی کشمیری؛ گلچین شعر، غزل و عکس نوشته اشعار
پسندی خوار و زارم تا کی و چند پریشان روزگارم تا کی و چند ته که باری ز دوشم برنگیری گریسربار بارم تا کی و چند
پسندی خوار و زارم تا کی و چند پریشان روزگارم تا کی و چند ته که باری ز دوشم برنگیری گریسربار بارم تا کی و چند